واي که من چه قده خاطره دوست دارم!
اونم از اين خاطره ها!
کلي قاه قاه خنديدم!
اهل منزل نااميد داشتن مي شدن ازم!يه 5 مين که گذشت بلند گفت نميدونم چرا حس ميکنم زيرم خيسه...فک کنم به خاطر کولر نداشتشونه ازش آب ميچکه هممنون با سر تاييدش کرديم....بعد از دور ديد داره گارسون يا نه مهماندار هواپيما مياد گفت آقا ببخشيد صندلي خيسه چي کار ميتونم برا خودم بکنم؟؟؟؟آقاهه هم نه گذاشت نه برداشت گفت پرده رو بکن بذار زيرت....فقط بعدش يادتون نره بذارينش سر جاش بلندش کنين....
=))))))))))