کاش دراین رمضان لایق دیدارشوم /سحری بانظرلطف تو بیدارشوم/کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان /تاکه همسفره تو لحظه ی افطارشوم اعتراف ...
مردی برای اعتراف نزد کشیش رفت.
آدم وقتی یه همبرگر با سس قرمز می خوره از فرط خوشمزگی اش چاق می شه!! آدم وقتی یه همبرگر با سس سفید می خوره از فرط بد مزگی اش چاق می شه!! آدم وقتی یه همبر گر باسس خردل می خوره از فرط تندی اش چاق می شه!! آدم وقتی یه همبرگر با سس کچاب می خوره از فرط بی خوابی چاق می شه!! کلا آدم وقتی همبرگر می خوره چاق می شه هیچ ربطی هم به سسش نداره!! کلا آدم اگه نهار بخوره چاق می شه هیچ ربطی هم به همبرگرش نداره!!
«پدر مقدس، مرا ببخش. در زمان جنگ جهانی دوم من به یک یهودی پناه دادم»
«مسلماً تو گناه نکرده ای پسرم»
«اما من ازش خواستم برای ماندن در انباری من هفته ای بیست شیلینگ بپردازد» ...
«خوب البته این یکی زیاد خوب نبوده. اما بالاخره تو جون اون آدم رو نجات دادی، بنابر این بخشیده می شوی»
«اوه پدر این خیلی عالیه. خیالم راحت شد. حالا میتونم یه سئوال دیگه هم بپرسم؟»
«چی می خوای بپرسی پسرم؟»
«به نظر شما باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟» .
Design By : Pichak |